آنچه که کيهان در اين چند روز انجام داد، يک پروژه بود و شايد آقاي شريعتمداري همه سرمقاله ها را (لااقل در ذهنشان) با هم نوشته باشند.
- در يک موضعگيري عجيب، سرمقاله نويس کيهان مانند يک بازجو، فرمانده کل سپاه را وادار به پوزش و عذرخواهي مي کند. (کيهان 24 بهمن)
- اهانت به حسن خميني بطور تلويحي به احمدي نژاد و حاميان او نسبت داده مي شود. (کيهان 24 بهمن)
- روز بعد فردي به نام ع-الف که کيهان آن را دوم خردادي مي داند، محرک نويسنده مطلب نوسازي معرفي مي شود. (کيهان 25 بهمن)
- روز پس از آن کيهان مي گويد افرادي به شخصي كه حرف اختصاري نام وي ع-الف است مراجعه كرده و ايشان را - که کيهان گفته در يک خبرگزاري کار مي کند و قطعا از اخبار نيز مطلع است - مصداق خبر كيهان مي دانند. (کيهان 27 بهمن)
- ع-الف در تماس با کيهان، دخالت خود در تهيه آن مقاله را تكذيب مي کند. (کيهان 27 بهمن)
- سخنان فرمانده سپاه سهوالبيان تلقي شده و از او عذرخواهي مي شود.( کيهان 27 بهمن)
- کيهان پس از آن همه آسمان و زمين را به هم بافتن، مي گويد مگر واكنش در برابر اينگونه موضعگيري ها وظيفه قانوني موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) نيست؟!( کيهان 27 بهمن)
پيدا کنيد پرتغال فروش را!