• وبلاگ : گام آخر...
  • يادداشت : سوار خر شيطان نمي‏شوم...!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 9 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محمدرضا 
    سلام دوست عزيز خوبه خودتون فرموديد که امام زمان فرمودند به فقها مراجعه نماييد نفرمودند که ما در دوران غيبت کبري نائب خاص داريم که متاسفانه همه شخص رهبري را به عنوان نائب امام زمان معرفي ميکنن که دروغ محض مي باشد و مطمئنا خود شخص رهبري هم راضي به بردن چنين کلماتي براي خودشون نيستند و اين باعث دين زدگي و ايجاد شبهه ميکنه دوما فرموديد فقها نفرمودن شخص خاص فرمودن فقها و متاسفانه توي کشور ما اشخاصي که اهل سياست باشند فقيه خوانده ميشوند و بقيه نه .
    مثال چرا به بزرگان و علمايي مثل آيت الله روحاني ؛ آيت الله شيرازي ؛ يت الله وحيد خراساني ؛ آيت الله علوي گرگاني نميگوييد نائب امام زمان و تا جايي که يادمان مي آيد به شخصيت بزرگواري مثل آيت الله بهجت هم چنين القابي نداده اند حتما آنها به فکر شما فقيه نيستند ؟؟؟؟
    چرا از نام مذهب و دين سو استفاده ميکنيد ؟
    + سعيده 

    باسلام

    نميدانم چراانقدربه القاب وعناوين اهميت ميدهيد.دراينکه اقاي خامنه اي مقام امامت ندارند شکي نيست ونيابت ايشان هم قطعي نيست وايشان فقط انتخاب شده ي مردم عادي هستندنه امام معصوم که بتوانيم قطعابگويم ايشان نايب امام زمان هستند.به هرحال رهبري يک جامعه رادارندواشکالاتي نيزدراين رهبري دارند.چرافکرمردم رابااين موضوعات نه چندان مهم درگيرميکنيدکه دراخرهم بهانه اي به دست دشمنان اسلام دهيم.درجهاني که مسئله اي چون فلسطين وخواب غفلت مسلمانان وجودداردشماهنوزاده ايدکه چه کسي راباچه نامي صدابزنيد

    + استاد 
    شماها چي ميگين؟ كي دست از اين حرفا ميكشين؟
    + علي 
    واقعا براي شما و افكار عقب مانده اتان متاسفم ، شيعه بزرگتزين انحراف ديني در جهان است.
    پاسخ

    خواهش مي‏كنم!!! شما متاسف نباشي پس چه كسي متاسف باشه؟!!!
    + محسن 

    واقعا چه قدر جالبه آقا شما كه به قول خودتون معصوم نيست اما تا حالا كسي اجازه يك نقد ساده را بر ايشان داشته است .

    پاسخ

    مثلاً؟!!
    علمدار

    سلام

    از اينكه يه سايت انقدر جيگر داره كه به امام خامنه اي بگه امام خوشحالم خواستم به اين دوستمون بگم بره و اصول قانون اساسي به خصوص اصل 57 رو بخونه كه از امامت رهبر ياد شده

    + جواد عنابستاني 

    اينكه در مورد غيرمعصوم استفاده از لفظ امام جايز هست يا خير، موضوعي است كه مورد مناقشه برخي از بزرگان علماست و امثال بنده سواد اظهار نظر حرفه اي در اين زمينه را نداريم. اما اينكه مقام معظم رهبري را امام بخوانيم يا خير، به نظرم بايد به نظر و راي عموم ملت توجه كرد. مهم اين است كه ايشان مورد حمايت قاطبه ملت هستند، پافشاري غيرمتعارف روي اين مساله بيشتر به لوث شدن قضيه مي انجامد. از نظر تاريخي هم لااقل در دوره معاصر تنها دو نفر بطور فراگير امام خوانده شدند، يكي امام موسي صدر رهبر ايراني شيعيان لبنان كه در فاصله سالهاي 38 تا 57 درحالي كه هنوز در سنين جواني بود بعلت ارتباط عميق و خدمات گسترده به لبنان و بخصوص شيعيان، از طرف همه مردم لبنان اعم از مسلمان (شيعه و سني) و مسيحي و دروزي و ... امام خوانده شد، و دوم حضرت امام خميني رضوان الله عليه كه در همان ابتداي پيروز ي انقلاب در سال 57 از طرف مردم به لقب امام خوانده شدند. يك نكته جالب اينجاست كه امام موسي صدر چند سال پيش از پيروزي انقلاب در جلسات كادرهاي جنبش امل، از امام خميني با لفظ امام الاكبر ياد مي كرده است.

    امام خواندن اين دو بزرگوار در حالي بود كه در همان زمان برخي افراد وابسته به محافل قدرت در تقابل با اين عزيزان، سعي بسياري كردند تا نام خود را هم امام جا بزنند. اما هرگز مورد پذيرش جامعه قرار نگرفتند. در حال حاضر در جامعه ما هم، هرگونه تلاش غيرمتعارف جز دامن زدن به حساسيتهاي بي مورد و لوث كردن قضيه نتيجه ديگري عايد نخواهد كرد. ضمن آنكه طي سالهاي 72 تا 74 گروه طبرزدي و نشريه پيام دانشجو (ي بسيجي) به شدت به طرح مساله امام خامنه اي پرداخت و حتي جزوات مفصلي در اين خصوص منتشر كرد اما نتيجه حركت ايشان را ديديم كه چه شد! چه بسا هنوز ذهنيت منفي كه در اثر تحركات اين گروهك بوجود آمده هنوز موجود باشد. با جمه همه اين مطالب اساسا پرداختن به مساله امام خواندن رهبري را كاري عبث بلكه مضر مي دانم.

    هنوز بر آن مرکب نشسته و راه ميپيماييد جوابيه وبلاگ گام آخر 1 – معتقديد که حضرت فرموده : «به راويان احاديث ما مراجعه کنيد». اولا در گذشته کساني بودند که احاديث را روايت مي کردند بدون اينکه فقيه عادل آگاه زمان باشند. دوم اگر حضرت مي خواست شخصا مشخص مي فرمود و با ذکر نام اشخاص. نظر شما کاملا درست است چرا که سطح سواد ما آنقدر قد نمي دهد اما به همين سواد اندک دريافتيم که اگر خدا مي خواست و مشخصا اگر لازم مي ديد همچون که در ساليان سال لازم دانست براي هدايت بشر پيامبران را ارسال مي کرد. پس همين سواد اندک از ديد خدا عقلي شناخته شده که نيازمند ارشاد و رهبري مستقيم نيست. اگر هستند هنوز انسانهايي که عقل خود را ناقص از تشخيص مي دانند بحثي است سوا و شخصي. 2 – حضرت فرمودند که به فقها مراجعه کنيد و هر چه گفتند حجت است و مخالفت با ايشان در حکم مخالفت با پيامبر و خداست. کدام عقل سالمي مي پذيرد که حضرت حجت با داشتن علم بر کل کائنات سرنوشت امت خود را به دست نه اشخاص که همين طوري فله اي در اختيار گروهي قرار دهد. مگر در ميان فقها نيستند انسان هايي که خطا کارند. مگر نداشتيم امثال شيخ علي تهراني را که از اقوام آقا هم هست؟ ويا از ديد خودتان اين همه فقيهي که راه و فکر شما را برنمي تابند منحرف و فاسد نيستند همچون کديور و اشکوري. پس مي توان قبول کرد که در ميان اين افراد هم انسان هاي خطا کار باشد. 3 – در باب انتخاب ولي فقيه از جانب فقهاي مجلس خبرگان. اين طريقي است که حضرت امام (ره) ابداء کردند نه سنت حضرت ولي عصر. و مهمتر اينکه آيا امروز قبول مي کنيد اگر مجلس خبرگان رهبري را فاقد صلاحيت رهبري بر امت اسلام اعلام کند. يا اينکه در آن موقع هم فقهاي مجلس خبرگان را فاسد و آلت دست صهيونيست قلمداد خواهيد کرد. 4 – باز هم مي گويم که حضرت ولي عصر در هيچ کجا بعد از نواب چهارگانه هيچ شخصي را به عنوان نايب برحق خود معرفي نکرده. در ضمن راهي که شما اعلام کرديد در واقع نيابت رهبري از طرف جمعي از فقها خواهد بود خود فقها هم راوي احاديث بودند و مي توانند در زمان بروز اختلاف در زمينه فقهي نظر بدهند. اين فرق مي کند با صاحب نظر دانستن آنها در زمينه اجتماعي و سياسي. به اعتقادم اگر لازم بود چه از طرف خدا و چه از طرف امامان معصوم باب هدايت به همان شيوه باز مي ماند و مردم به صورت مستقيم راهنمايي مي شدند. اما از آنجا که سطح فرهنگ مردم جهان از آن چيزي که در زمان هاي قديم بوده بيشتر بوده و روز به روز هم بيشتر مي شود. لذا خداوند لزومي به معرفي رهبري مستقيم نديده والا خداوند که معذوريتي نداشته مي توانسته تا ابد فردي را فرستاده خود بر زمين معرفي و رهبري را در اختيار وي قرار دهد. 5 – حتي اگر تمام حرف هايتان را بپذيريم باز هم دليلي نمي شود بر اينکه نايب امام زمان رهبري جامعه باشد. مگر مولا علي رهبري سياسي را تا زماني که مردم نخواستند حق خود مي دانست؟ نه. اقبال مردم به رهبري ديني مي تواند او را که مشروعيت شرعي هم از جانب خدا يا فقهاي شوراي نگهبان گرفته بر رهبري سياسي ملت بنشاند. و اين هم بسيار بسيار متفاوت است با آن جايگاهي که شما تعيين مي کنيد براي آقاي خامنه اي در آخر هم مي خواهم بگم که خدا کند اين مطالبتان را از ياد نبريد و همين جايگاه را تا پايان براي آقاي خامنه اي در نظر داشته باشيد چرا که به وضوح مي بينم آن روزي که از رهبري هم خواهيد گذشت همان طور که از خيلي هاي ديگر چون امام گذشتيد.
    پاسخ

    سلام - در مورد سوالات طولاني كه مطرح كرديد، اگر ناراحت نمي‌شويد بايد بگويم كه به تحقيق از روي جهالت است ( كه انشاء الله اگر از روي عداوت نباشد!) به همين خاطر پيشنهاد من به سبب طولاني بودن و بعضاً روشن بودن جواب‌ها ارجاع دادن شما به كتاب معروف ولايت فقيه حضرت امام خميني قدس سره است كه پاسخگوي مشكلاتتان است. فقط در مورد مطلب آخر كه به من نسبت داده بوديد ايمدوارم مدركي داشته باشيد كه نداريد و بايد در برابر خداوند متعال در اين شب و روزهاي مقدس پاسخگو باشيد چونكه نه من و نه هيچ علاقه‌مند ديگري به حكومت اسلامي از كسي چون حضرت امام خميني قدس سره نخواهد گذشت و يك تار موي او را با عالمي عوض نخواهد كرد و او را فرزند و شاگرد ائمه اطهار مي‌داند. به هر حال سعي كنيد در زندگي‌تان هميشه اول فكر و بعد سخن بر زبان جاري نمائيد. خداوند همه ما را به راست هدايت بكند. يا علي