پاسختون رو نفهميدم، آخرش نظم منطقي نداشت، توضيح ميدين؟
اين نوشته تان ديگر آخرش بود: "اگر آقا در اين سفر از دولت حمايت نكرد و يا دولت را مورد عتاب قرار داد ديگر حمايت‌هايم از احمدي‌نژاد را پس بگيرم" يعني: براي تشخيص اينکه از کسي حمايتتان را ادامه بدهيد يا نه، منتظر نظر يک نفر ديگريد! اين نفر ديگر، معصوم نيست، پس: أنظر إلي ما قال - واقعا آدم تأسف ميخوره که چطوري يه نفر عقلشو ميسپره دست يکي ديگه. واقعا دارم مي فهمم چرا جناح راست، از إوانجليست ها آمريکايي، تا نژاد پرست هاي انگليسي و با کمال تأسف ايران خودمون، همه سر و ته يه کرباسن. همه عقلشون رو تعطيل ميکنن، با "اعتماد" به يه نفري (يا تو آمريکا قصه اي به نام انجيل، يا تو انگليس، مزخرفاتي به اسم برتري نژادي يا ...). نمي فهمم، چطوري شما به يک نفر ميتونين اطمينان کنين در اين حد، واقعا نمي فهمم. اگه شما تو آمريکا بدنيا مي اومدين، احتمالا به امثال کاتوليسيسم اعتماد داشتين.
دلم به حالتون ميسوزه، براتون دعا ميکنم.

سلام ،سعي کنيد و مواظب باشيد تا وبلاگ شما به تريبوني براي همان فساد طلبان تبديل نشود و شما با آوردن نمونه كارشكني ها و توهين هاي آن ها از سايت ها و پايگاه هاي آن ها يه نشر افكار مسمومشان كمك نكنيد.

موفق باشيد، يا علي

اين حرف، خيلي خطرناک است: عدالت طلبي شأن دانشجو و جوانِ مؤمن است و حتي يک لحظه نبايد فراموش شود اما در اين زمينه نبايد بر مصداقها متمرکز شد چرا که ممکن است اين مسئله با اشتباهات يا کمبود اطلاعات همراه شود و فرصتي را براي برخي اشخاص قانون دان اما قانون شکن فراهم کند.
به زبان ديگر، مهم نيست که چيزي از اطرافتان بدانيد يا ندانيد، مهم اينست که شعارهاي کلي بدهيد! واقعا توجيه جالبيه، بهتر بود مي فرمودن: اي کساني که ادعاي عدالت طلبي داريد، اما اطلاعات اجتماعيتون به کوچه منتهي ميشه، به جاي حرف زدن کلي و مبهم، بگين که چه کساني، و چرا دارن با عدالت مي جنگن، نه مثل رئيس جمهور محترم، از دوران تبليغات، يک سره بگيم اين مافياها نميگذارن ما کار کنيم، بعد از دوسال، هر دفعه درست قبل از اعلام، يکي از دوستاشون توصيه ميکنن که نگو!