وبلاگ :
گام آخر...
يادداشت :
nemitavanam raha bokonam (سوالات امروز)
نظرات :
0
خصوصي ،
35
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
يه مسلمون
اگر ناراحت شديد، شرمنده.
من توضيح هم دادم، ولي اگر باز هم فکر ميکنيد ايشان "اختيار دوري از گناه" ندارن، (با وجود اينکه استفتا و توضيحات من رو خوندين) سوال من اينه که آيا اساسا با مباني فتوا و مرجعيت آشنا هستين؟
آيا ميدونين نظراتي هست که مرجع رو فقط در حد "مرجع" و به عنوان محلي که "مردم" بايد به آنها "رجوع" کنند ميشناسند؟ يعني بايد مرجع خود را معرفي کند و مردم از ايشان احکام بپرسند و با رجوع به بقيه متخصصين، خود تشخيص مصداق بدهند. يعني هر کس مسئول است.
اي کاش ميشد محيطي مي بود، که به صورت مذهبي، با دلايل، و بدون تعصبات سياسي اين مسائل پيگيري ميشد. اي کاش مطهري و شريعتي زنده مي موندند. اي کاش...
اين حديث رو به خاطرداشته باشين که اگر با هم اجتماع قلب ميکرديم، همه رو به خودي و غير خودي تقسيم نميکرديم، و اونوقت با هم در وفاي به عهد تلاش ميکرديم، آقامون مي اومدن. يکي از مشکلاتي که داريم اينه که از نبود آقا در رنج نيستيم. مرحوم شيخ مرتضي انصاري، شايد بزرگترين فقيه شيعه، در اول رساله اش نوسته بود که عمل به اين رساله از باب اکل ميته جايز است. يعني ببينين چقدر معتقد بود که واقعا حقيقت کجاست، و او کجاست.
اونوقت آقاي صانعي که يه حرفي ميزنه (من طرفداري نميکنم) همه بهش ميپرن. بابا، اينم مجتهده مثلا ها.
دوستتان دارم، باز هم اين حديث را بخوانيم:
ولو اشياعنا وفقهم اللّه لطاعته علي اجتماع من القلوب في الوفاء بالعهد عليهم لما تاخر عنهم اليمن بلقائنا و لتعجلت لهم السعاده بمشاهدتنا علي حق المعرفه و صدقها منهم بنافما يحبسنا عنهم الا ما يتصل بنا مما نكرهه لا نوثره منهم
يا علي
به خداي عزيز ميسپارم، و