وبلاگ :
گام آخر...
يادداشت :
افسانه جام زهر
نظرات :
0
خصوصي ،
12
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
مسلم
بابا چرا اينطوري ميبري و ميبافي عزيز؟ اگه اين بنده خدا با من آي پيش يکيه، فکر کنم ميدونم کيه. بهش ميگم ازين به بعد از يه آي پي ديگه نظر بده.
علي أي حال، در مورد عوام زده شدن حق داره. ببينين، نه امام مدعين که اين جام زهر، واقعيت خارجي داشته (بيشتر حرف ايشون، اشاره به ماجراي سقراط داشته به نظر من) نه دکتر ميگه که اين ناراحتي و فشار روي امام عامل يه روزه زخم معده است (براي مطمئن شدن از ارتباط علي دو پديده، بحث طولاني فلسفه علمي لازم است، نتيجه اين است که اين ارتباط علي، هرگز توسط science اثبات نمي شود) - اما کسي مثل من و شما که (احتمالا، وگرنه قياس به نفس ميکنم) نه ديدمان به عالم برزخ باز است، نه شدت و درجه و تاريخ اون زخم معده را ميدانيم، اين دو را به هم ربط ميدهيم. وجدانا ناراحت کننده نيست؟
پاسخ
نه اصلاً حق با شماست. من هم اقرار ميكنم كه عوام هستم. به همين خاطر به راحتي به حرفهاي علما و عرفا گوش ميكنم و باور ميكنم. به همين خاطر از پيش خودم نتيجه نميگيرم و اين دو را به هم ربط نميدهم و بلكه آنچه كه دكتر گفته و آنچه كه دكتر به هم ربط داده را به راحتي باور ميكنم. و به راحتي كرامات امام را باور ميكنم و در نتيجه حرف بزرگان اهل علم و عملي كه ميگويند او عارف واصل بوده را باور ميكنم. من عوامم.