فاني جان سلام
با نظرت در مورد فوتبال موافق نيستم، من يه پرسپوليسي دوآتيشه که سهله سه آتيشه ام ، کاريشم نميشه کرد از هفت سالگي طرفدار پرسپوليس بوده ام وهر سالي که بد نتيجه مي گرفت خودم رو لعنت مي کردم که ديگه به بازيهاش نگاه نکنم،ولي چه کنم که هر سال علاقه واشتياقم به ديدن بازيهاي پرسپوليس بيشتر ميشد ،نگاه کردن به فوتبال به معني فحش دادن و عصباني شدن نيست بلکه يکي از راه هاي تخليه هيجان و احساس غرور کردن ولذت بردن از پيروزي تيم مورد علاقه آدم هست . امروز فوتبال نماد قدرت کشورهاست بي خود نيست که همه کشورها پولهاي کلاني رو صرف فوتبالشون مي کنن ،البته تو کشور ما فوتبال به قهقرا رفته وچندتا آدم بي عرضه مثل کفاشيان وغيره شدن رئيس فوتبال که به جاي رسيدن به مشکلات فوتبال دائما در سفر حج وخارج از کشور به سر مي برند. اين نظر شخصي من بود تا نظر دوستان چي باشه.

سلام ! اولاً در مورد پست اخيرتان بايد عرض کنم که من هم تا حدي با صحبت هاي شما موافقم اما به نظرم خيلي تند رفتيد ! مي شد منطقي تر اين موضوع را مورد بحث قرار داد ! چون که به هر حال طيف بسيار زيادي از مردم ما به فوتبال و امثالهم به عنوان يک موضوعي که برايشان قابل احترام است نگاه مي کنند . نمونه اصلي اش خود دکتر احمدي نژاد است .
دوماً در مورد کامنتي که براي بنده گذاشته بوديد بايد عرض کنم که برادر من ما به خاطر نو آوري که نبايد دست به هر کاري بزنيم! يادم مي آيد سالي که به نام پيامبر اعظم نام گذاري شده بود يک نمايشگاه را ديدم که نامش اين بود " جشنواره غذاهاي ايراني و سال پيامبر اعظم "! ببينيد ! به نظر شما اين نام درستي است ؟ اين نامگذاري جز لوس کردن نام سال ارمغان ديگري براي مسئولين آن جشنواره نخواهد داشت . به نظر من يک جنبش وبلاگي موفق و منطقي آن جنبش (( نامه اي به مسيح )) بود که در نوع خود در آن شرايط زماني کاملاً استدلالي بحث مسيحيان کنوني را پيش برد . هدف از جنبش هاي وبلاگي بايد اين باشد که ما ، ارزشي نويس ها وادار به نوشتن کنيم نه آن که آن ها را ترغيب به کپي پيست نماييم .در واقع بايد آن ها را به توليد واداشت ! اميدوارم روشن گفته باشم .

يا علي ...