سلام
دوست عزيز اين كه از يك شخصيتي خوشت نمياد و با افكارش مخالفي دليل نمي شود كل ارزش هاي وي ناديده بگيري .اصلا تيتر خوبي نزده اي .
هيچ كس نمي تونه منكر نقش شريعتي در انقلاب اسلامي بشود .نقد يك متفكر مسلمان نبايد باعث نفي كل ارزش هاي وي بشود .
وي نقش كليدي در مبارزه با مكتب هاي كمونيسم و ماركيستي و زنده كردن ارزش هاي شيعي داشت . شايد در بعضي تعابير و مصداق هايي كه در گفتارهايش مي آورد تندروي مي كرد اما اين اشتباهات او از روي غرض ورزي نبود بلكه از نگراني بود كه نسبت به دين و تشيع داشت.
او را بايد در ظرف زمان خودش نقد کرد .بقول شهيد بهشتي وي جستجوگري در مسير شدن بود. توصيه مي كنم كتاب شهيد بهشتي با همين نام درباره دكتر را بخون . آيا امام يا خود شهيد مطهري بارها از برخي روحانيون و مقدس نما گلايه نمي کردند ؟
در مورد نظر آقا درباره دكتر ايشان در اوايل انقلاب مصاحبه ي را با روزنامه جمهوري اسلامي داشتند كه اگه خواستي براتون مي فرستم .در اونجا بطور كامل ايشان را رد نمي كنند.
امام چند بار نه بطور مستقيم از دكتر نه بطور مستقيم حمايت نكردن اما گلايه هايي هم نسبت به بعضي گفتارشان نسبت به علامه مجلسي و غيره داشتند . اگه بطور علني حمايت نمي كردند به خاطر وجود گروهي بود كه از افكار دكتر برداشت هاي نادرستي داشتند .
اين از غفلت ماست كه كل ارزش هاي وي را ناديده بگيريم و نقد منصفانه نداشته باشيم تا عده اي سود جو مثل يك دوره اي گنجي و سروش از افكار وي مقاصد دلخواه خودشان را دنبال كنند كه البته بعد ها خودشان به تناقض بين افكار شريعتي با افكارشان اعتراف كردند.
در ضمن اگر ايشان در خارج به طرز مشكوك فوت كرده بخاطر اينكه وي تحت فشارساواك بوده است . وي ديگر تحمل فشار هاي ساواك نداشته است و به خارج مي رود و پيكرش را هم از ترس ساواك به ايران نياوردند .
اين گونه قضاوت شما هيچ فرقي با اهانت محتشمي پور درباره علامه مصباح نداره.
يا علي