• وبلاگ : گام آخر...
  • يادداشت : هيچ وقت شريعتي عنصر باارزشي نبوده و نيست...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 34 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام

    دوست عزيز اين كه از يك شخصيتي خوشت نمياد و با افكارش مخالفي دليل نمي شود كل ارزش هاي وي ناديده بگيري .اصلا تيتر خوبي نزده اي .

    هيچ كس نمي تونه منكر نقش شريعتي در انقلاب اسلامي بشود .نقد يك متفكر مسلمان نبايد باعث نفي كل ارزش هاي وي بشود .

    وي نقش كليدي در مبارزه با مكتب هاي كمونيسم و ماركيستي و زنده كردن ارزش هاي شيعي داشت . شايد در بعضي تعابير و مصداق هايي كه در گفتارهايش مي آورد تندروي مي كرد اما اين اشتباهات او از روي غرض ورزي نبود بلكه از نگراني بود كه نسبت به دين و تشيع داشت.

    او را بايد در ظرف زمان خودش نقد کرد .بقول شهيد بهشتي وي جستجوگري در مسير شدن بود. توصيه مي كنم كتاب شهيد بهشتي با همين نام درباره دكتر را بخون . آيا امام يا خود شهيد مطهري بارها از برخي روحانيون و مقدس نما گلايه نمي کردند ؟

    در مورد نظر آقا درباره دكتر ايشان در اوايل انقلاب مصاحبه ي را با روزنامه جمهوري اسلامي داشتند كه اگه خواستي براتون مي فرستم .در اونجا بطور كامل ايشان را رد نمي كنند.

    امام چند بار نه بطور مستقيم از دكتر نه بطور مستقيم حمايت نكردن اما گلايه هايي هم نسبت به بعضي گفتارشان نسبت به علامه مجلسي و غيره داشتند . اگه بطور علني حمايت نمي كردند به خاطر وجود گروهي بود كه از افكار دكتر برداشت هاي نادرستي داشتند .

    اين از غفلت ماست كه كل ارزش هاي وي را ناديده بگيريم و نقد منصفانه نداشته باشيم تا عده اي سود جو مثل يك دوره اي گنجي و سروش از افكار وي مقاصد دلخواه خودشان را دنبال كنند كه البته بعد ها خودشان به تناقض بين افكار شريعتي با افكارشان اعتراف كردند.

    در ضمن اگر ايشان در خارج به طرز مشكوك فوت كرده بخاطر اينكه وي تحت فشارساواك بوده است . وي ديگر تحمل فشار هاي ساواك نداشته است و به خارج مي رود و پيكرش را هم از ترس ساواك به ايران نياوردند .

    اين گونه قضاوت شما هيچ فرقي با اهانت محتشمي پور درباره علامه مصباح نداره.

    يا علي

    پاسخ

    من همه ارزش‌هاي را زير سوال نبردم. اگر به فضاي جامعه فكري و نيز روند مطلب دقت بكنيد در مورد افكار و آرا و شخصيت او بود نه شخص شريعتي. دقت كنيد و همه جوانب را بسنجيد. شما گفتيد كه اشتباهاتش از روي دلسوزي بوده در صورتي كه اين برخلاف نشر شهيد مطهري به عنوان استاد اوست كه اين را نشاي از بي اصلاعي او از اسلام مي‌داند و تحت تاثير غرب بودن. بله اگر بخواهيم نقد شخصي بكنيم بايد در ظرف زمان خودش باشد اما وقتي بخواهيم كل نگر باشيم، خير. همچنان براي ما سخن هيچ احد الناسي به جز شهيد مطهري كه آشنائيت كامل با افكار او داشت و حضرت امام حجت نيست. اگر قرار بود حجت باشد آنها امام مي‌شدند. بيائيد يك بار ديگر امام و شهيد مطهري را بشناسيم. بله من هم آن مصاجبه را هم ديده‌ام. البته توجيح آن هم موجود است كه اگر خواستيد بيان كنم. نكته‌اي است و آن رشد انسان كه انشاء الله در نظر بگيريد و البته شرايط! و در آخر تشكر مي‌كنم كه بيان نامه امام و نظر شهيد مطهري را با اهانت محتشمي پور يكي دانستيد! علي يازتان