به شيعه كوچولو :
و اصولا اين مطلب چه ربطي به خاتمي دارد ؟ قاتل قتلهاي زنجيره اي چه اصلاح طلب چه اصول گرا بايد محاكمه و مجازات شود . اگر شما قهرمانتان " روح الله حسينيان " است " اکبر گنجي " هم در اين سواست که مدعي است قتلها 120 عدد است و از زمان "علي فلاحيان " وزير اطلاعات رفسنجاني آغاز شده و به خاطر مطالبي که در اين باره مينوشت به 15 سال حبس و در تجديدنظر به 6 سال حبس محکوم شد . حسينيان هم اگر قصد بهره برداري سياسي نداشت دليلي نداشت مثل يک "شومن " به " افشاگري " بپردازد . خدا را شکر به آرزويش رسيد و از مشهد نماينده شد !
2 - وزارت اطلاعات" جزيره اي " در درون حاکميت است ودر دوران خاتمي هم " احمد باطبي " 6 سال از عمرش را به خاطر بالا بردن يک پيراهن در زندانهاي آن گذراند . "مهرداد لهراسبي " از دستگير شدگان 18 تير هنوز هم در زندان است .پس وزارت اطلاعات ربطي به دوم خرداد و سوم تير ندارد .
3- حرف بر سر اعتقاد خاتمي به ضرورت نقد و تبديل نقد به " کودتاي رسانه اي " نزد طرفداران احمدي نژاد بود که به اينجا رسيديم .
برنامه چراغ را من هم به ياد دارم ( 21 دي ماه 77)
2 - معمولا مدرک را مدعي ارائه ميکند نه مدعي اليه. نميشود من بگويم شما قاتليد حالا اگر ناراحت شديد شکايت کنيد تا مدرک ارائه کنم ! به چنين افشاگري ميگويند "تهمت " يا " افترا " که گناه کبيره است . در مملکتي که قاضي اش کسي جز مرتضوي باشد از چنين کسي شکايت ميکنند و تا مدرک ارائه نکند يا اعتراف نکند که دروغ گفته رهايش نميکنند
3 - لاريجاني هم بايد مجازات ميشد چون فراهم کننده بستر گناه بود . البته در محکمه اي که قاضي اش مرتضوي نباشد
4 - توهين پرتو سخن به خاتمي و وساطت خاتمي براي انتشار مجدد آن افسانه نيست .و تلويزيون هم نشان داد . نمايندگان هم پس از اعتراض خاتمي به توقيف پرتو سخن براي خاتمي دست زدند .
5 - لاريجاني در سال 79 انتقام خود را با پخش فيلم مونتاژ شده " کنفرانس برلين " از اصلاح طلبان گرفت .
به عرض عالي ميرساند كه مطلب جالبي نوشته بوديد . منتهي متن آن مناسب بچه ها و گول زننده افرادي در همان سنين بود !
تا آنجايي كه به ياد داريم . وقتي روح الله حسينيان در برنامه ( اگر اشتباه نكنم . چراغ تلويزيون ) . اعلام كرد كه مسبب قتلهاي زنجيره اي . همان طرفداران رئيس جمهور محبوب شما . يعني آقاي خاتمي هستند و همچنين تاكيد كرد كه من اين مطلب را با علم به يقين مي گويم و اگر كسي از آنان . اعتراضي به اين مطلب دارد . مي تواند به دادگاه از گوينده اين موضوع كه من باشم . شكايت نمايد تا در محضر عمومي مدارك خود را ارائه نمايم و ميدانيد كه كسي از آن مدعيان . چنين كاري را هم نكرد كه مويد واقعيت داشتن ادعاي آقاي حسينيان بود .
فرداي آن روز . آن دموكرات پدر شما . دستور داد كه به علت موافقت سرپرست راديو و تلويزيون با پخش آن مصاحبه . از شركت در جلسه دولت محروم گردد و تا موقعي كه قول نداد كه ديگر از پخش چنان واقعياتي پرهيز كند . به او اجازه حضور در بارگاه خودش نداد !!!
بنابر اين از شما خواهشمنديم كه دوباره از گفتن چنين قصه ها و افسانه هايي براي افراد بزرگسال مراجعه كننده به اين وب خودداري و آن را در همان محفلي كه نوزادان و يا كودكان زير 6 سال اقوام . حضور دارند . بيان نمائيد !!!
به عبارتي . آدرس را اشتباه آمده ايد !!!
حال ما كه خوبه
2 - اعتماد طنز نويسي به نام ابراهيم رها داشت كه به طنزهاي بسيار موثري در نقد دولت مينوشت .در نتيجه فشارهايي كه به اين روزنامه وارد شد تا از درج مطالب ابراهيم رها خودداري كند ستون " پستخانه " در صفحه آخر اعتماد تعطيل شد . رها هم يادداشت خداحافظي نوشت .اعتماد ملي هم سردبيرش را عوض کرد (خودسانسوري )
3 - اگر قرار بود روزنامه اي به دليل توهين به مجلس و رييس جمهور توقيف شود کيهان در دوره مجلس ششم چندين بار توقيف ميشد . البته تذکر هم نگرفت .
در دوران خاتمي نشريه" پرتو سخن(متعلق به مصباح يزدي ) " يک بار مقاله هتاکانه اي عليه خاتمي نوشت که هيات نظارت بر مطبوعات آن را توقيف کرد . خاتمي در مجلس گفت " در قانون نيامده که نشريه به دليل توهين به رييس جمهور بايد توقيف شود " و پرتو سخن به کار خود ادامه داد و ميدهد .
مقايسه کنيد با برخورد احمدي نژاد با " هم ميهن " و" شرق " که توان جريان سازي اجتماعي و بسيج مخالفان را داشتند و به دست هيات نظارت بر مطبوعات و سعيد مرتضوي ( رفيق گرمابه و گلستان احمدي نژاد ) توقيف شدند يا "اعتماد " و "اعتماد ملي " که خود سانسوري ميکنند تا مورد مهر ورزي قرار نگيرند .
دوست عزيز با مطلب زير در خدمتتان هستيم:
:: گنجي از هم جنس گرايي حمايت کرد
بسم الله
سلام ! بايد بگويم كه هر چند صحبت هاي شما در مورد تهران امروز و... درست است اما اين كه شما همه ژوراليست ها را با يك چوب مي زنيد اندكي بي انصافي است . هر چند در تمامي رسانه هاي ما كم و بيش نشان هايي از سياست زدگي ديده مي شود اما به هر حال تهران امروز . يا همشهري كجا و ... كجا ؟!! البته با كامنت حضرت مازيار هم موافقم بدين شكل كه به هر حال تا زماني كه فرد يا گروه و يا هر چيز ديگري از مسير حق خارج نشده كه نقدي برش نيست اما وقتي كه همچون جناب زيباكلام كه ديگر نه كلام زيبا دارد و ... و يا تهران امروز نيز اينچنين !! از مسير حق خارج شدند و حرف هايي با نمايه هاي از باطل را منتشر كردند آن وقت است كه بايد با آنها مخالفت كرد و جلويشان ايستاد . چه اين كه امام ، خودشان حكم بني صدر را صادر كردند اما بعداً چه شد ؟! امام گفت كه من مي دانستم كه بني صدر كيست اما به راي مردم احترام گذاشتم . حالا نيز چنين است !! البته با اندكي اغراق !!
آدمي كه اصول ثابتي نداشته باشد هر روز در حال رنگ عوض كردن است و توضيحي هم بابت مواضع متناقضش نميدهد . صد رحمت به صادق زيبا كلام كه وقتي از همراهي ضمني اش با انقلاب فرهنگي( در قالب نوشتن مقالات تاييد آميز) در دهه 60 پشيمان شد (علي رقم ميل حزب اللهي ها ) آن قدر آزادگي داشت كه با صداي بلند از همه مردم ايران عذر خواهي كند . جمع زيادي از اصلاح طلبان از تند رو ترين نيروهاي چپ دهه 60 هستند كه پس از دوم خرداد ليبرال شدند .
دوستان اصول گرا تا روزي كه تهران امروز در خط ايشان بود يادشان نبود انتقال امتياز غير قانوني است . همين كه ويژه نامه در آمد يادشان افتاد و توقيفش كردند . همشهري هم تا روزي كه به جاده خاكي نزده تحمل ميشود . وقتي كه خطرش احساس شد يادشان مي افتد كه روزنامه شهرداري است و فقط بايد در تهران توزيع شود !