بعد از انتشار گزارش شورای اطلاعات ملی آمریکا درباره پرونده هسته‌ای ایران موجی از تبلیغات ضد بوش و خوشحالی در میان مردم و رسانه‌های ایرانی و موجی از تحلیل‌ها و اظهار نظرهای گوناگون ایجاد شد. جدای از اینکه بر اساس ترجمه‌های صدا و سیما بیشتر رسانه‌های غربی بوش را دروغگو خطاب کردند، اما به راستی چه چیزی مگر اتفاق افتاده که چنین گزارشی انتشار می‌یابد؟ چند حالت ممکن را در نظر بگیرید:
1- انتشار این گزارش گاف بزرگ بوده و نباید به صورت گسترده این گزارش منتشر می‌شد. اما چرا از اتتشار عمومی آن حداقل جلوگیری نکردند؟ یا حداقل این شورا بعداً آنرا تکذیب نکرد تا آبروی دولت کشور خود را حفظ کند. آیا برای یک آمریکایی بخصوص یک دولتمرد آمریکائی در شورای اطلاعات آمریکا چیزی مهمتر از بقا و آبرومندی دولت و ملت آمریکا چیز دیگری هست؟ یا چرا از انتشار آن در خبرگزاری‌ها خود مثل بسیار خبر‌های دیگر که به نفعشان نیست، جلوگیری نگردند؟

2- واقعاً این یک گزارش بوده و برای اطلاع به دست بوش داده شده. اما خود بوش بهتر از همه این را می‌داند و اگر واقعاً او را فرد احمقی فرض کنیم، اطرافیان او به نظر می‌رسد اینچنین نیستند. بالاخره اداره کشور بزرگی مثل آمریکا به این راحتی‌ها هم نیست! شاید بوش احمق و شیطنت طلب باشد اما بیائید باور کنیم که کودن نیست. درست است که به عنوان مثال در باتلاق عراق گیر کرده اما به راستی منفعتی که از نفت و ایجاد رعب و سود کارخانه‌های اسلحه‌سازی او و اطرافیانش برده کم چیزی است؟جدا از اینکه یک وجه از او شخصیت صهیونیستی اوست و اطرافیان یهودی او. اصلاً به فرموده آقا اینها برای حمله نیازی به بهانه ندارند و اگر بتوانند حمله می‌کنند، حالا این بهانه هسته‌ای که چیزی نیست. آیا رفتارهای آنان با آژانش و کشورهای اروپائی بیشتر شبیه یک بازی نیست؟

3- این یک نقشه جدید و بازی است! و وجه خطرناک قضیه است که از دو جهت مهم می‌توان به آن نگاه کرد. یک بعد داخلی برای آمریکا: با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و تمام شدن تاریخ مصرف بوش و خراب شدن اوضاع برای حزب او، تمام تلاش حزب مطبوعش دوری جستن از اعمال او نزد مردم و خراب کردن تمام اتفاقات بر سر اوست. حالا می‌خواهند تا ذهن‌ها را متوجه او بکنند تا در انتخابات رأی بیاورند. اما وجه دوم استفاده خارجی آن است. البته گمان‌های بسیاری در این مورد می‌رود اما با کمی جستجو در گفته‌های در آمریکا و پیش‌گوئی‌های خودشان و بعضی قرائن دیگر این یک نقشه برای جنگ! وقتی که بوش آبروی خود را ریخته شده بداند. وقتی در سال آخر ریاست جمهوری باشد و چیزی برای از دست دادن نداشته باشد. وقتی اظهار تنهایی بکند و هم حزبی‌های او تلاش برای دوری از او بکنند (طبق نقشه) وقتی یک کشور شیعه‌ی رو به رشد جهانی مثل ایران در برابر حیثیت یهودی او قد علم بکند. وقتی سران یهودی و اربابان واقعی او به و فشار بیاورند. این‌ها جرقه‌هایی است برای یک آتش...