گویا این مطلب ما برای این انسانهای بدبخت اصلاح (افساد) طلب شده حکایت ملانصرالدین که به دروغ گفت در فلان محله آش میدهند بعد خود شک کرد که نکند آش میدهند و به دنبال کسانی که به آنها دروغ گفته بود، رفت. حالا این دشمنان مومنان خدا هم یک دروغی گفتهاند و نسبت ناروایی از سر لقمههای حرامی که میخورند(به واسطه پول درآوردن از راه دروغ پراکنی و تهمت زدن) به بندهی خدائی دادهاند و حال باور کردهاند و دنبالش را گرفتهاند و به عدهای نماینده از همه جا بی خبر چرت و پرتهایی گفتهاند و آنها هم از سر نادانی چیزهایی گفتهاند.
و جالبی قضیه هم اینجاست که با یک جستجوی ساده میتوان منبع را در اینترنت پیدا کرد و آنوقت اینها باز هم به تهمت زدن میپردازند. در یادداشت قبلی گفتم دلم به حال خودم میسوزد اما اینبار میگویم دلم به حال خانم فاطمه رجبی میسوزد و بابت همه تهمتها از ایشان معذرت خواهی میکنم. هرچند نمیدانم این معذرت خواهی را چگونه باید ابراز بکنم.
این هم روزنامه بی ارزش اعتماد که حکایت ملانصرالدین ماست و رفته سر کوچه تا آش بگیرد! هرچند همیشه جبهه حق در سختی به سر میبرد و هرچند ابن چرندیات ارزش پاسخگوئی ندارد.
به هر حال این پست را گذاشتم تا معذرت خواهی کرده باشم از خانم فاطمه رجبی که خداوند به ایشان صبر جمیل و اجر جزیل بدهد که اینچنین یک تنه در مقابل جبهه نفاق نو ایستادهاند.
خدا همه ما را در این ماه مبارک به راه راست هدایت بکند.
بعد از درج قسمتی از مطلب وبلاگم در سایت معلوم الحال بازتاب، گویا نابینایان واقیعتهای جامعه و زخم خوردگان عدالت باز هم دست به کار شدهاند برای ضربه زدن به رئیس جمهور مکتبی مردم ایران از مطالب وبلاگم برای بهرهبری مقاصد پلید خود استفاده بکنند. در اشارهای که در سایت آفتاب منتسب به حسن روحانی پیرامون مطلب آیت الله احمدینژاد آمده مطلب خندهداری آمده که خواندنش خالی از لطف نیست:
((به گزارش آفتاب، این شخص که از خبرنگاران سایت اصلی هوادار دولت است و سابقه طولانی در نگارش مطالبی علیه شخصیتهای باسابقه نظام دارد...))
دروغ پردازی این سایتهای مخالف دولت و طرفدار خاتمی و هاشمی برای همهگان مشخص بوده ولی اینبار به عینه خودم و هم اکنون شما شاهد آن هستید. من نه خبرنگار هستم و فکر نمیکنم سابقه حدود یک ماه وبلاگم که چند مطلب محدود سیاسی در آن میباشد و قابل پیگیری نیز هست چیز دیگری پیدا بکنید. صد البته در هیچ جای دیگر نیز پیدا نخواهید کرد. هر آنچه هر چند اندک نوشتهام اعتقاد من و بسیاری از انسانهای علاقهمند به پاکی و عدالت است. به هر حال یک نمونه از دروغ پردازی و چنگ زدن به ریسمان پوسیده تهمت علیه یک وبلاگ نویس معمولی است.
به قسمتهای زیادی از مطلب در سایت آفتاب اشاره شده ولی به نظر میرسد، دست اندرکاران فکر کردهاند چون چیزی در چهارچوب فکری کوتاه و سخیفشان نباشد عجیب یا خندهدار است. البته از هیچ کس انتظار حمایت ندارم ولی همچنان محکم بر سر عقائد خود هستم و البته تبعات کج فهمی و کوتاه فکری هر خوانندهای را بر عهده خود او میگذارم چون که به راستی عقایدم را به دور از هر تند روی بیان و ابتدا و انتها و سر انجام و نتیجهگیری آن با مطالعهی آن مشخص است.
لینک مرتبط در وبلاگ: معذرت خواهی از خانم فاطمه رجبی
این هم آدرس سایت بی ارزش آفتاب، هر چند توصیه نمیکنم با مراجعه به این صفحه موجبات آنرا فراهم کنید که آنها فکر کنند خبری است! http://aftabnews.ir/vdcen78jhw8np.html
و این هم در سایت اصلاح (فساد) طلب امروز که به دروغ مطلب را به خانم فاطمه رجبی نسبت دادهاند: http://www.emruz.info/ShowItem.aspx?ID=10177&p=1
و سایت فردا: http://www.fardanews.com/show/?id=35214
در تاریخ شیعه همواره علمایی برای تبیین راه خدا بود و مردم را دلالت میکردند بر این راه. وظیفه اصلی آنان هدایت مردم به سمت خدا بوده و هست. القاب و مناسبتهایی اسمی متفاوتی نیز بر اساس میزان تفقه در دین و مقبولیت مردمی نیز داشتهاند که امروزه معمولاً در چند لقب محدود حجةالاسلام یا آیت الله یا غیره ملقب و بر همین اساس میزان علم و توانایی آنان برای مراجعان به اهل علم مشخص میگشت. گذشته از حرمت و احترام خاص و وظایف مشخص هر کدام از این گروهها، لقب آیت الله بر شخصی دلالت میکند که او انسان را بر یاد خدا و راه او و روش رسیدن به او مثلاً بوسیله بیان احکام هدایت میکند. کسی که نشانه خداست برای رسیدن به او. هر چند همه مخلوقات خداوند آیات او هستند اما معروف کسی است که با دیدن او به یاد خدا بیافتی... .
اینکه شعارت یک دولت اسلامی باشد و برای راه و روش پیاده شدن اسلام تبلیغ بکنی... اینکه کلامت را در همه جا حتی در بلاد کفر و میان حاکمان ملتها در سازمان ملل با یاد و نام صاحب همه موجودات و زمان آغاز و برای او تبلیغ بکنی، کاری که تاکنون هیچ مسلمانی برای امامش انجام نداده... اینکه وقتی پیش عدهای از اصحاب رسانه مسلمان و غیر و مسلمان باشی و از هر ده تا جملهات یکیاش آیهای از قرآن باشد... اینکه در برابر قدرت زورگویان و مشکلاتی که برای سرزمین اسلامیات درست میکنند از قدرت خدا سخن به میان بیاوری... اینکه هنگام اهدا جایزه حج به بانوان به یاد این باشی که محرمی نیاز است تا در این سفر همراه آنان باشد؛ در حالی که مفسر و معلم قرآن به این نکته توجه نداشته و ارادتند او میشود به خاطر همین نکته... اینکه با چند دستور و پیگیری کاری بکنی تا حکم شرعی زکات زندهتر بشود و مردم را تشویق بکنی که این حکم الهی را پاس بدارند... اینکه بیشتر از یک رئیس جمهور مثلاً روحانی (که در خارج از کشور تفاوت زن و مرد را تشخیص نمیدهد!) اهتمام داشته باشی تا حکم خدا را جاری و از نافرمانی او دوری بکنی... اینکه تمام تلاشت را چه از جهت تامین مالی و چه از جهت دادن دستور یا ایجاد زمان فراغت بیشتر در ایام الله برای تعظیم شعائر الهی چه در زمان شهرداریات و در ریاست جمهوری بکنی... و اینکه کارهایی برای امامت و دینت انجام بدهی که تاکنون هیچ مبلغ دینی برای دینش انجام نداده؛ جز این است که همان نشانه بودن برای رسیدن به خداست؟ کسی که چون صورت نورانیاش را در اثر کثرت خدمت به خلق خدایش ببینی جز عشق به خدا نخواهی دید. کسی که حتی کینهتوزان و منتقدانش بر خدائی بودنش دلالت میکنند. به راستی تاکنون چه کسی اینچنین مورد غضب دشمنان خدا (به عنوان مثال صهیونیستها) قرار گرفته؟ چه کسی تاکنون این چنین ذکر خدا را با عمل برای او عجین کرده تا بزرگترین و موثرترین درس که همان درس عملی باشد را به دیگران بیاموزد؟ آیا او نشانه خدا نیست؟ آیا همردیف کسانی نیست که دلالت میکنند بر خدا و راهش و ولیاش؟ آیا تعریفهای آنچنانی امام بسیجیان از او همان شاخصههای یک مبلغ و حمایت کننده دین نیست؟ آیا او آیت الله نیست؟
پی نوشت: آنچه در بالا نوشتم از سر شور و شعف شنیدن سخنان دکتر بود در جمع کارگزاران که به مراسم افطاری رهبری رفته بودند و شنیدن قسمتهایی از مصاحبهاش با شبکه سی بی اس و گزارشات سفر او به مرکز نشر و پایگاه کفر یعنی آمریکا. هرچند سعی کردم و خیلی از مطالبم را حذف کردم تا... . أید الله حماة الدین بنصره و أحفظهم و خذل اعدائهم
لینک مرتبط در وبلاگ: برای خودم متأسفم! (بازتاب این مطلب در سایت آفتاب و ...)
لینک مرتبط در وبلاگ: معذرت خواهی از خانم فاطمه رجبی
اطلاع رسانی
تبلیغاتآگهی صلواتی میپذیریم
436444بازدید | |||
^بالا^ |
|