مقدمه: این مطلب را تقدیم دشمنان احمدی‌نژاد به مناسبت سفر تاریخی و پیروزی باردیگر ایران در برابر قدرت خوار و زبون آمریکا، می‌کنم.

در جمعی از بچه‌های ارزشی بودیم. که بزرگ آنها که خیلی معروف هم هست و فریاد تبعیت او از رهبری گوش همه را پاره کرده. طرفداران و همراهان این آقا در این میان به بمباران احمدی‌نژاد پرداختند و در واقع نظرات آن آقا را که این نظراتش به شدت تحت تاثیر اطرافیان خود است را بیان کردند. این دسته بر این عقیده هستند که احمدی‌نژاد فردی ولائی نیست و در واقع مطیع محض ولایت نیستند. مثال‌هایی می‌زنند که احمدی‌نژاد به آقا گفته من فلان کار را انجام نمی‌دهم ولی اگر دستور مستقیم می‌دهید،‌انجام می‌دهم و در واقع خواسته‌های آقا را در حدی نازل تمکین می‌کند و در حد فرد بی‌آبروئی مانند خاتمی به سخنان آقا گوش می‌دهد. البته مثالی که می‌زنند استعفا و به قول این جماعت بیرون کردن لاریجانی از پرونده هسته‌ای است که مخالف نظر رهبری است. این دسته بر این عقیده‌اند که برقراری رابطه با آمریکا در عراق در واقع وسیله‌ای است برای فتح باب مذاکره با آمریکا. اینها نیز بر این عقیده‌اند احمدی‌نژاد به رغم همه فعالیت‌های مثبتش با توجه به این نظرش فردی خطرناک است و این برقراری ارتباط خلاف نظر صریح رهبری می‌باشد و بارها در سخنرانی‌اش دم از مذاکره با آمریکا زده و حتی قسمت‌هایی از سخنرانی‌اش که به طعنه به مستکبران و دشمنان ایران است نامی از آمریکا نمی‌برد و مدت‌هاست که سعی می‌کند با نام نبردن مستقیم از آمریکا به عنوان دشمن ایران زمینه را برای رابطه ایجاد بکند.

از مهمترین عقاید فرد بزرگ این تفکر و طرفدارانش که البته بعضاً به این صراحت از نظرات او آگاهی ندارند و غیرمستقیم تحت تاثیر هستند، حجیتیه‌ای بودن احمدی نژاد است. آنها احمدی‌نژاد را یک حجیته‌ای نیمه انقلابی و ولایتی می‌دانند. (البته این که کسی حجتیه‌ای باشد و طرفدار ولایت، اینقدر مسخره است که...) و شاهد خود را زیاد سخن گفتن از فرج امام زمان و دعای فرج ابتدای سخنانش است. آنها بر این عقیده‌اند که بر حجیته‌ای‌ها از ابتدای کودکی کار می‌شود و فن بیان خوبی دارند و جذبه و ظاهری وجیه را برای خود ایجاد می‌کنند. این فرد در دانشگاه‌های مختلف دعوت می‌شود و سخرانی‌های تند سیاسی را ایراد می‌کند. البته این طرز تفکر مدت حدود یک سال و نیم است که در حال تبلیغ است.