مقدمه: آقا ما جدیداً یک دوست پیدا کردیم که هرچند یکبار خوشحالمون میکنه. البته با گذاشتن کامنتی که خودش یک پست وبلاگه. هرچند پیشنهاد کردم که یک وبلاگ بزند اما آقای حسن رضا عباسی با ایمیل abasi.of.hasan01@gmail.com یک مطلب جدید فرستاده که خالی از لطف ندیدم بگذارم که بخوانید...

درحاشیه انتقادات اقای نجفی از دولت نهم.................................برشی ازخاطرات پراکنده یک کارگزار( 1)... 50سال قبل! ............. . اداره کل محترم امور پشتیبانی طرحهای تولید انبوه....

اینجانب .....باتوجه به دستورات موءکد داده شده برای فراهم آوردن مقدمات لازم جهت شروع طرحهای مدنظر " احتیاج به چند صد هزار(ترجیها 800000)بیل و کلنگ فابریک بعلاوه روبانهایی به اشکال و رنگهای مختلف را دارم. بعلت ازدیاد طرحهاوتاء خیر کشتیهای سفارش داده شده" خواهشمند است برای جلوگیری ازوقفه درسازندگی کشور " مواردفوق الذکر از بازار سیاه تهیه و سریعا به دست ما رسانده شود والسلام

...............فردا قراراست برای افتتاح فاز دوم پروزه عظیم" لوبیا پاک کنی مند ر آباد چنددر بیل "عازم ........از توابع شهرستان .......شویم. از سه چهارماه پیش چند هزار اعوان و انصار برای تامین امنیت و فراهم آوردن مقدمات روبان بری" که شرح ان ازحوصله این مقال خارج است است" اعزام شده اند..... ازوقتی که رپرتازهای این واقعه بزرگ به طور مرتب از صدا و سیما پخش می شود مجبورشده ا م علاوه بر گزارش این سازندگی بزرگ به رسانه ها " حواسم به بادمجان دور قابچی ها هم باشه که سند این قضیه رو به نام خودشون ثبت نکنن........قراره با سه تا هواپیما اختصاصی یکساعته برویم و برگردیم خیلی کسالت آورو خسته کننده است حیف وقت نیست آدم مرکزکشوررا ول کنه و برود جایی که بودو نبودش هیچ تاثیری نداره. مشکل بزرگمان حضور مردم بومی آنجاست که یا اطلاعات غلط می دهند و آبرو ریزی می کنند یا به دنبال بالا بردن سطح مطالباتشان از دولت هستند ....مثلا.ما خودمان همیشه دلسترو سون آب می خوریم اون وقت اونها از ما آب اشامیدنی سالم می خوان بابا حد خودتان را بشناسید اینقدر توقع بی جا نداشته باشید .!....

دادم برای سورپرایز کردن یه مجسمه از امیر کبیر بسازندخدا لعنت کنه این گرونی راکه باعث شده قیمت این مجسمه از ارزش کل پروزه بیشتربشه ... باید متن خیرمقدم را مهیا کنم....... افتتاح این پروزه نشان می دهدآنجور هم که مخالفان سیاه نمایی میکنن الکی مراسم کلنگ زنی راه نیافتاد این ها همه حساب کتا ب داشتن .. فکر پشتشون بود........گیریم که از چند میلیون طرح کلنگ خورده چند تایش هم جواب نداده حداقلش اینه که دولت بعدی مجبوره با این همه پروزه یه خاکی به سرش بریزه..... نمونه اش همین سدهایی که زده شد بروید ببینید..بعضی جاها اصلا آبی نبوده ولی ما زودتر سدش را ساختیم خوب این یعنی چی..یعنی نگاه به آینده ...تازه دانشمندان کشف کرده اند که یخهای قطب شمال داره کم کم ذوب می شه تصور کنید فردای روز این ماییم که آبها ی روان را پشت این سدها گیر می اندازیم.و عالمی را حیرتزد ه نبوغ خود می کنیم...و قس علی هذا......... امروز بعدالظهر با یک سری از متخصصین خودی جلسه داشتم بحث های خوبی رد و بدل شد قرار شد لیست کارهایی که ما درآینده باید انجام دهیم ازقبیل تعیین شکل تعرفه ها......زمان توقف فروش تراکم..........تعیین حوزه های اختصاصی واردات .......چگونگی استفاده از اسکله های شخصی............ سهمیه احزاب در ترکیب مدیران.........ارزش یافتن کدام زمین درآینده و به چه سبب را....به ما بدهندکه ما تصویب کنیم.برای سیگارهم سیستم مالی مدرن وپیچیده ای پیشنهاد شدکه به جهت ضیق وقت بحث درباره ان به جلسه بعدی موکول شد.......دغدغه دوستان این است که قبل از هرگونه اقدام فرصت کافی به آنها جهت اعمال حرکتهای لازم داده شود!

مقررشد با رسانه ها وکارشناسان اقتصادی همراه برای جا انداختن تصمیمات مورد نظر هماهنگی لازم به عمل آید.بعضی ازاین غضنفرها دارن رابه راه به دروازه خودی گل می زنن .........توصیه شد با گفتمانهای لازم خفه شن..!..رسانه های مخالف جدیدا خیلی روی نا همگونی تیم اقتصادی موجود درکابینه مانور می دهند ..... با وجود خرده گیری های معمول من خودم به شخصه معتقدم همانطورکه درسطح جهانی کاپیتالیسم و سوسیالیسم آنقدر به سمت هم امدند که همدیگر را درآغوش گرفتند ما هم به سبب توجیه شدن مناسب نسب به اقتصاد موردنظر کابینه ( هردم بیلیسم) و با وجود اینکه هیچ کدام دیگری را دوزار قبول نداریم می توانیم (همانگونه که تا کنون توانسته ایم) زیر یک سقف زندگی کنیم و تصمیم بگیریم واجراکنیم ......مهم اینه که سفره ای پهنه و ما هم میزبان این سفره ایم.. حالا گاهی اون می خواد کاری کنه من نمی زارم گاهی من می خواهم برنامه ای اجرا کنم اون خرابش میکنه واین شیرینه! مثلا ما برنامه چهارم ومی نویسیم اونها طرح فقر زدایی می دهند و هیچکدام هم اجرا نمی شه چه تفاهمی !......................................... .یه دوسال و8سال اونجا بعلاوه هشت سال هم اینجا" ده بریک " جمعا می کنه21سال! خوبی اینه که ما از ثبات مدیریتی لازم هم برای به انجام رساندن برنامه هایمان برخورداریم......اونم طبق یک فرمول ساده .........چه فرمولی؟:..مثلا ما 4نفریم 1و2و3و4........همه ماهم بعله!! خوب حالا گیریم گند کار4 درمی ایداو به 1میگوید که ازکناره گیری مواخذه و حتی محاکمه استقبال میکنددولی بایدقبلش با 3حرف بزند3هم مجبور می شود با 2 اتمام حجت کند آنگاه 1کاملا اهمیت ثبات مدیریت رادرزیرمجموعه اش درک می کند به همین سادگی و خوشمزه گی!

این معاونین وزیر هم بدجوری دست ما رو بستن اصلا انگار اندازه ده تا رییس جمهور قدرت دارن کمیته ایکس تشکیل می دهند ستاد بحران درست می کنند......... حق هم دارند ..... ما خودمان هم می دانیم که چون رای اعتماد گرفتن برای آنها غیرممکن و حساسیت برانگیز بود ما مثل مترسک آمدیم و جایشان را گرفتیم.......... نمی شدامثال باج زاده ونجاریان بشوند وزیرمملکت اسلامی............ حیف که کار اصلی دست اونهاست ....کاش لااقل رو یازیر بودن وزیر یمون.. معلوم می شد.!.عیبی نداره یه روزی هم ما یکی را یک گوشه ای پیدا می کنیم که رئیس......بشه.... بعدالظهردر شرکت...ما هم شریک........هستم خیلی ازاین شرکتها یی که بعنوان عضو هیئت مدیر فضا را برای کارشان بازگذاشتم تازگی ازاوضاع خرتوخری استفاده کرده حق وحسابشان را پرداخت نمی کنند حالا گیرم ما توانایی رسیدگی به مال واموال بی حساب و کتابمان را نداریم شما چطور لقمه حرام برای زن وبچه تان می برید بترسید ازعذاب الهی.!............... برای رفع خستگی کار روزانه

بعد از سونا وجکوزی و صرف غذادررستوران ماسازور مخصوص حتما باید اندامم را بتلاند تا ریلکس شوم...امشب قبل ازخواب نوشته های قدیمی ام را مرور می کردم.و به آنها پوزخند می زدم چقدر ساده بودم.!..... بعضی از اصطلاحاتی که ازقدیم درخاطرم مانده مثل تساهل و تسامح و مدارا.......قاعده رفع مظالم......... خیلی بدرد این روزهایم می خورد...........کاش می شد از دست این باقیمانده شعارهای انقلاب هم خلاص می شدیم تا با خیالی راحت از آینده چشم برهم بگذارم...............