برخورد با دوم خرداد معمولاً دو گونه است. البته دوگانه هم هست که فعلاً کاری با آن نداریم. اما عده‌ای که دور اندیش و خود را دلسوز انقلاب و مردم می‌دانند اصل اتفاق دوم خرداد را پدیده‌ای مبارک می‌دانند. شرکت مردم با درصد بالائی و بستن دهان یاوه‌گوی دشمن، می‌توانست انرژی خوبی برای این مردم باشد که البته توسط دولت خاتمی به یأس و سرخوردگی انجامید و درصد شرکت کنندگان در انتخابات پائین آمد و فقط در برحه‌ای به مدد بهره بردن از احساسات پاک نسل نوجوان در دور دوم انتخاب خاتمی باز رونق گرفت. البته این سرعت گیر و ضربه‌ی ناشی از آن هنوز باقیست.
اما عده‌ای دیگر با سوء استفاده از حماسه مردم شکل دیگر و عرصه دلخواه خودشان را در سیاست اقتصاد و مردم داری رقم زدند.

به نظر می‌رسد طیف فکری دوم خرداد و به تبع آن رونق گرفتن جبهه دشمن و مخالفان نظام و گروه ضعیف شده‌ای از مخالفان فکری درون کشور، ضربه‌های زیاد و جبران ناپذیری را به کشور وارد کردند. اما با هم مضراتی که راه افتادن یک طیف عملی و فکری در کشور داشت، به نظرم برخلاف نظر عده‌ای بسیار مفید بود.

یادم می‌اید که چند سال پیش از قول مسعود ده نمکی آمده بود که دوم خرداد چوب خدا بود! و اما من می‌خواهم با توجه به تحولات این روزها بگویم که آن دوره، دوره نقاهت و واکسیناسیون انقلاب مردم ایران بود. عملکرد واکسن اینگونه است که مقداری میکروب ضعیف را وارد بدن می‌کند تا به این وسیله هم دیگر میکروب‌ها را ضعیف بکند و هم باعث تقویت گلبول‌های مدافع سلامتی بدن بشود. کسانی به فعالیت پرداختند که به فرموده آقا مرزهای خود را با دشمن مشخص نکردند. و این کلام آقا که فرمودند باید تعریفی از اصلاحات بشود تا خودی از غیرخودی تمیز داده بشود، کاری بود که به خاطر عدم اعتقادشان به رهبری همیشه رها شده ماند. هرچند آقا با تدبیر همیشگی خود این جریان را مهار کرد، هرچند باعث اذیتشان و نارحتی بسیار، و به قولی سفید شدن تمام موهایشان شد...

البته نیروهای انقلاب هم از یک رکود فکری بیرون آمدند و با قرار گرفتن در مقابل مخالف رشد چشمگیری داشتند، هرچند ضربه‌هایی را به خاطر تنبلی‌های خود خورده و هم اکنون نیز دارند تاوان می‌دهند. از طرفی با سربیرون آوردن افکار التقاتی از دخمه‌های خود، از عقده‌های فروخورده‌ای که باعث می‌شد در آینده خطرزا باشد، جلوگیری کرد. هرچند همانطور که گفتم اتفاقاتی مثل 18تیر هزینه آن بود. وضعیت فرهنگی در جریان سیل ویرانگر آنگونه شد که علمای دین که مرجع مسلمانان هستند در مهمترین مرکز دینی یعنی قم، مدتی تحصن کردند ولی این طیف فکری که خود را پشت گرم به ارباب خود یعنی آمریکای جنایتکار می‌دید، هیچ عکس العملی نشان نداد. حداقل مزیت اینکه خاتمی رای آورد و ناطق رای نیاورد که فصل جدیدی را برای شکستن بعضی تابوها بوجود آورد و مانع شد که «در» همیشه بر همان «پاشنه» بچرخد تا آن پاشنه ساییده شود و از بین برود...

البته تحلیل ادامه دارد که شاید بماند برای فردا...

پینوشتـ...............................................................................
اگر با سایت دنباله آشنا باشید و اگر می‌خواهید تفریح بکنید و اگر می‌خواهید در کنارش با دشمنان دین خود بجنگید. پیشنهاد می‌کنم به این سایت بروید و با دادن نمره منفی به لینک‌های ضد دین و نمره مثبت داده به لینک های اسلامی فضای ضد ارزشی آن را به نفع خودمان تغییر بدهیم. اگر هم برای شما فیلتر است کافی است یک s  به  httpبه اول آدرسی آن اضافه کنید: یعنی: https://donbaleh.com تا امکان دسترسی باشد. به هر حال در این دوروزی که به شدت فعالیت‌های ضد انقلاب و بهائیان در این محل تجمع دشمنان مردم ایران برخورده‌ام فعالیت‌های بسیاری نمودم فقط برای اینکه به قول معروف حال این جماعت را بگیرم. اگر کمک بکنید، خوشحال می‌شوم...