1.آیا هاشمی یار امام بود؟ تکلیف من در برابر این سوال چیست؟
بحث شیرین پایان جنگ مثل اینکه نمیخواهد پایان بپذیرد. اینکه امام تا آخرین روزها قبل از جنگ بر ادامه جنگ اصرار داشتند و چه کسانی باعث شدند این عارف واصل و سیاست مدار الهی و تیزبین جام زهر را بنوشند و قلب او و هزاران رزمنده اسلام و خانواده شهدا را به درد بیاورند، موردی است که هنوز حداقل من جواب آن را نگرفتهام. حال سوال دیگر این است که این همه تفاوت نظر در مرحله حساسی از انقلاب یعنی دفاع مقدس با رهبر این ملت بیانگر این است که او یار واقعی امام بوده؟ تا آنجا که حتی در برنامهای که به مناسبت دهه فجر در سال گذشته پخش شد ایشان قسمتی از تاریخ را عنوان میکرد که میخواست امام را به نظر خود قانع بکند و حتی از امام دلگیر میشد که چرا نظر کارشناشی و آگاهانه او به جامعه را نمیپذیرد؟!
این قسمتی از نامه امام که دفتر هاشمی منتشر کرده: خداوندا تو خود شاهدی که ما لحظهای با آمریکا و شوروی و تمام قدرتهای جهان سرسازش نداریم و سازش با ابرقدرتها و قدرتها را پشت کردن به اصول اسلامی خود میدانیم خداوندا در جهان شرک و کفر و نفاق در جهان پول و قدرت و حیله و دوروئی ما غریبیم، تو خود یاریمان کن. خداوندا در همیشه تاریخ وقتی انبیاء و اولیا و علماء تصمیم گرفته اند مصلح جامعه گردند و علم و عمل را در هم آمیزند و جامعهای دور از فساد و تباهی تشکیل دهند با مخالفتهای ابوجهلها و ابوسفیانهای زمان خود مواجه شدهاند.
اما در این میان از همه مشهورتر در و گهر حجت الاسلام و المسلین هاشمی است که در برنا آمده از قول کتاب«آرامش و چالش» : مساله مهم برای بسیاری از رزمندگان ادامه جنگ است و همه چیز هم همین را نشان می دهد و شاید به همین جهت امام(ره) موافق طرح ختم جنگ نیستند و اگر هم قلباً قبول داشته باشند به زبان نمی آوردند...
و سردار سرلشکر غلامعلی رشید، از فرماندهان نامآشنای سپاه پاسداران: حال تفاوت شعارها هم معلوم میشود چرا که امام میفرمود «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم»، رزمندگان میگفتند «جنگ جنگ تا پیروزی» و فرمانده عالی جنگ یعنی آقای هاشمی میگفتند «جنگ جنگ تا یک عملیات ولی یک عملیات سرنوشت ساز» و ایشان میگفتند؛ من لحظهای که این مسئولیت را پذیرفتم این موضوع را به امام در میان گذاشتم و در ملاقات با امام افکارم را برای ایشان تشریح کردم که امام تبسم کردند یعنی نه تائید کردند و نه رد کردند.
و در آخر بیانات آقا: قطعنامه را هم که امام قبول کرد، بهخاطر این فشارها[ی خارجی] نبود. قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتى بود که مسؤولین آن روز امور اقتصادى کشور مقابل روى او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمىکشد و نمىتواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت. پذیرش قطعنامه، به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید امریکا نبود؛ بهخاطر این نبود که امریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند. چون امریکا، قبل از آن هم در امر جنگ دخالت مىکرد. وانگهى؛ اگر همهى دنیا در امر جنگ دخالت مىکردند، امام رضوانالله علیه، کسى نبود که رو برگرداند. بر نمىگشت! آن، یک مسألهى داخلى بود؛ مسألهى دیگرى بود.
و این هم کلام آخر از امام شهدا درمورد پایان جنگ: شما مىدانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم؛ اما تصمیم امروز فقط براى تشخیص مصلحت بود...
2. عمو باقر حداقل تکلیف ما را مشخص کن!
الف) قالیباف: کثیفتر از عالم سیاست وجود ندارد
ب) جلسه انتخاباتی قالیباف با خاتمی و بهزاد نبوی
ج) قالیباف:ملاک تنها حرف زدن نیست
ه) قالیباف: فاصله طبقاتی مردم قابل تحمل نیست ی) رئیس جامعه جراحان، قالیباف را رئیس جمهور آینده ... (رئیس جامعه جراحان و رئیس سی و دومین کنگره جراحان ایران که از امروز در تالار همایشهای رازی تهران آغاز شده است در مراسم گشایش این کنگره ، ضمن دعوت از قالیباف شهردار تهران برای سخنرانی ، وی را رئیس جمهور آینده ایران نامید)
اطلاع رسانی
تبلیغاتآگهی صلواتی میپذیریم
441274بازدید | |||
^بالا^ |
|