حتماً تا به حال حکایت شیرین فوتبال‌بازی کردن غضنفر و فریاد مربی که به بازیکن‌ها می‌گوید مارادونا که در برابرش بازی می‌کنید را رها کنید و بچسبید به غضنفر که دارد به خودمان گل می‌زند...

وجود این غضنفرها در عالم موردی اجتناب ناپذیر است ولی تاثیرگذاری‌شان قابل تنظیم و توقیف...

حتماً خبر رد خیانتکار بودن عزیز دل برادر(!) بنی‌صدر از سوی دو تن از فرماندهان محترم زمان جنگ را شنیده‌اید...

نه، خوب خدایی‌اش آدم چه بگوید... وقتی دو نفر که در جریان جنگ بودند بر خلاف واقعیت و آنچه دیگران می‌گویند، چه بگوید...

دیگر اینکه این جناب مشائی که دیگر نمونه بارز سوتی در دولت نهم تشریف دارند. و باید به قول معروف بوستان تمشک طلائی را دو دسته با قباله منگوله دار تقدیمشان کرد... از یک طرف خرج میلیاردها بودجه فرهنگی برای ساختن مستراح بین راه‌ها، از یک طرف نظرات عجیب و غریب که در قوطی هیچ عطاری یافت نمی‌کنید، و این آخری شکایت از روزنامه کیهان که الحق گل کاشتند!!! نه... ببخشید دسته گل کاشتند... شاید هم گلدسته! البته این حادثه همانطور که می‌دانید در نزدیکترین زمان به همایش روابط عمومی‌ها و بیان اینکه دولت نهم از هیچ رسانه‌ای شکایت نکرده...

...بله از این نمونه غضنفرها کم نیستند. در همین میان ما وبلاگ نویس‌ها هم موجود است. دیروز به وبلاگ برخورد که بدون اجازه مطالبم و مطالب دیگران را در وبلاگش کپی – پیست می‌کند. و جالب این داستان این است که به شکل کاملاً افراطی و خنده‌داری دم از آقا می‌زند. جدا از رعایت نکردن حقوق معنوی که بر خلاف نظر صریح آقاست، حتی زحمت ویرایش پینوشت مطلب را هم به خود نمی‌دهد، مثلاً مطلب گام آخر را با پینوشت‌های بدون ربط به اصل مطلب را کپی – پیست کرده. این ولاگ که علی الظاهر از مرداد 86 فعالیت می‌کند با درج مطالب دیگران که با توجه به فهم و قدرت تحلیل پائین و خلط مباحث توسط ضد انقلاب به سخره گرفته می‌شود، ظاهراً طعمه‌ی خوبی برای آنان است. از طرفی شاهد هستیم که در وبلاگ لینک دو سایت ضد انقلاب بالاترین و دنباله آمده. که اگر به این سایت‌ها رفته باشید تقریباً بیشتر مطالبی که نمره منفی می‌گیرند و کامنت‌هایشان سراسر بی‌حرمتی به ارزش‌ها و اسلام است از این مطالب می‌باشد. البته من در مرحله اول با دیدن این وبلاگ و شرایط این دوسایت و قرابت یبش از حد مطالب ارسالی در مثلاًسایت (بهائی و ضد انقلاب) دنباله و ادبیات آن برای به استهزا گرفتن ارزش‌ها می‌بینم متقاعد شدم که گرداننده آن یک ضد انقلاب است که می‌خواهد با رخنه در بین وبلاگ نویسان ارزشی نقش یک نفوذی را در میان آنان بازی کند. مثلاً شما کجا دیده‌اید که کسی اینچنین متنی توهین‌آمیز و مسخره را برای آقا به کار ببرد:« یا امام خامنه‌ای ادرکنی»!!! یا مثلاً یک عنوان دیگر از پست‌ها: با عنایات خاص آقا امام زمان (عج) و مقام معظم رهبری(!!!) دانشگاه تهران از این پس بدون کنکور دانشجو می‌پذیر !... حتی شیوه نامگذاری مسخره وبلاگ هم جای سخن دارد: آقا سید علی خامنه ای (دامت برکاته)... [با زیر عنوان] مدح روزمره آقا حضرت آیت الله سید علی خامنه‌‌ای ولی امر مسلمین جهان(!)

البته من دوبار کامنت به قول خودم تهدید‌آمیز برایش نوشتم که (با امکان مسخره بلاگفا) آنرا تغییر داد و به نفع خود کرد! شاید فکر می‌کرد با این کار می‌خواهد مرا شرمنده اخلاق خوبش بکند!!! البته شاید بنا را باید بر صحت گذاشت و این نوع وبلاگ‌ها را دوست نادان نامید تا اینکه دشمن دانا و هنرمند خطاب بکنی؛ ولی به قول معروف هرچه چرتکه می‌اندازم و نگاهی به ادبیات غیر متعارف و ضد منطق و دین حمایت از آقا در این وبلاگ می‌اندازم، دلم راضی نمی‌شود حتی عنوان دوست نادان را ببرم... . نکته جالب دیگری که وجود دارد استقبال عجیب از این وبلاگ است. که اگر به تعداد زیاد کامنت‌ها نگاه کنید، حتماً متعجب می‌شوید. چطور یک وبلاگ که هیچ مطلب خاصی ندارد فقط با بکار بردن یک سری عناوین اینچنین بیننده دارد؟ البته غلط های فاحش در این وبلاگ که شیوه نگارش شما را متقاعد خواهد کرد از عمد است، نکته‌ای است که با همه قرائن دیگر می‌توان کار را به یک ضد انقلاب هنرمند نسبت داد که اسباب خنده دوستانش را فراهم می‌کند.

نکته‌ای که در این میان مهم است، این است که گاهی ما وبلاگ نویس‌ها مذهبی شاید اشتباهی بکنیم که وسیله‌ای برای سخن گفتن ضد انقلاب را فراهم کنیم، اما شیوه نگارش و طرح مطلب ما گونه‌ای است که با حقایق هم خوانی دارد، هرچند برای دیگران این حقایق قلب شده باشد. آدرس وبلاگ را در اینجا نمی‌گذارم اما اگر خواستید سرچ کنید و نظرتان را بگوئید تا میزان صحت برداشتم را با هم در میان بگذاریم.

پینوشتـ............................................................................
من تا به حال کربلا نرفته‌ام. تا قبل از آمدن آمریکائی‌ها توفیق نبوده و بعد از آن هم نرفته‌ام. دلایلش را شاید متوجه باشید. اما کسی سوالی پرسید که مطرح کردنش با شما شاید بد نباشد. آیا شما تا کنون از کسانی که بعد از اشغال عراق به کربلا رفته‌اند، شفا یا کرامتی از حضرت امام علی و امام حسی علیهما السلام شنیده‌اید؟ بنده خدا می‌گفت، تاکنون چیزی شنیده نشده، چون اگر در این شرایط شنیده می‌شد، تاییدی بود بر اشغالگران کافر. همانطور که عده‌ای سفر به عتبات را در این شرایط همینگونه می‌دانند و بر این عقیده هستند که آقا هم هیچ نظری درباره سفر به عتبات در این شرایط ندارند. و در آخر این خبر را هم بخوانید: افتتاح ستاد بازسازی و سازندگی آمریکا در کربلا! (خبر افتتاح کنسولگری آمریکا با واکنش شدید ساکنان کربلا روبرو شد و شهروندان این شهر، آن را پایگاهی برای مزدوران دستگاه امنیتی آمریکا (سیا) دانستند.)