اخبار انتخاباتی به شکل عجیبی در فضای مضحک سیاسی جامعه گرم شده است. به نظر می‌رسد عده‌ای که همچنان برخی القاب و تعریف‌ها و نوشته‌های آکادمیک غربی، بسیار ذهنشان را به خود مشغول کرده. حقیقت این است که اهالی قدرت و سیاست ما در حبابی شیشه‌ای و کثیف به سر می‌برند. سخنان برخی افراد که لقب اصولگرائی را حمل می‌کنند، نشان از دوری آنان از حقیقت دارد. ما در فرهنگ و سیاست خود همواره یک خط و نشان و جهت را یافته‌ام و دیگران را به حال خیالات و تعاریف ذهنی خودشان رها کرده‌ایم. اذهانی پر از ایسم‌ها و خطوط حزبی و بر مبنای سیاست‌هایی که در واقع صهیونیست غربی کاملاً غیرمحسوس آن را به فرهنگ دیگران تزریق می‌کند. نمونه آن صحبت‌های همیشگی دوستان حزب موتلفه و یا شیوه فعالیت طرفداران قالیباف و توکلی و خلاصه سایرین است. یا نمونه آن تحلیل‌های یک سایت سرگرمی‌-سیاسی به نام عصر ایران است.

مبانی سیاسی و نظری ما باید بر اساس اصلی باشد که با فرهنگ و دین ما همرنگ باشد. و تنها راه فعلی ما استفاده از ادبیات سیاسی کسی است که تنها فرد آگاه به سیاست و عالم دین یعنی رهبری است. در حقیقت در جامعه ما چنین احاطه‌ی توسط یک نفر در حوزه دین و سیاست نادر است.

سه نمونه از آن ادبیات که حداقل در وبلاگ های ارزشی ما به دست فراموشی سپرده شده و تصمیم دارم به فضل خدا در روزهای دیگر به آن بپردازم، اولی آن عدم استفاده از ادبیات حزبی و تفکر سازمان یافته خاض حزبی در ادبیات سیاسی کشور است که شکست مفتضحانه آن را در انتخابات اخیر شاهد بودیم و قبلاً هم در این باره مطلب نوشته بودم. و یکی دیگر استفاده از تقسیم بندی سلطه گر و سلطه پذیر در ادبیات بین الملل است. عنصری که دکتر احمدی‌نژاد در آخرین سخنرانی خود از آن استفاده کرده: مبانی نظری سلطه‌گری به پایان راه خود رسیده است.

و دیگری شکوفائی و نو آوری است که فکر می‌کنم جز شعاری، برای برخی چیزی باقی نمانده. و برای سومین بار در این مطلب باید از دکتر احمدی‌نژاد در این مطلب به عنوان مصداق اجرای آن باشیم. که همانطور که دیروز نوشتم، طرح تحول اقتصادی که چون غربالی، عقده‌های فرو خورده را نشان مردم می‌دهد و دشمنان مردم را از دوستان نشان می‌دهد. طرحی که سی ماه سه دستگاه دولتی عظیم درباره آن فعالیت و تحقیق کرده‌اند.

انشاء الله ادامه می‌دهم...

پینوشتـ...............................................................................
دوستان باز هم تکرار می‌کنم به خصوص در این چند روز که پارسی بلاگ در حال دو دلی برای از بین رفتن و ماندن است مطالب را در صورت بالا نیامدن وبلاگ از وردپرس پی گیری کنند.
لینک این مطلب: (+)