به روضه خون خدا، امیرالمؤمنین علیه السلام خوش آمدید. همه به مجلس استاد شهید مطهری برویم:

... همین ابن ملجم را که گرفتند و اسیر کردند، آوردند خدمت مولی علی علیه السلام. حضرت با سک صدای نحیفی (در اثر ضربت خوردن) چند کلمه با او صحبت کرد، فرمود: چرا این کار را کردی؟ آیا من بد امامی برای تو بودم؟ (من نمی‌دانم یک نوبت بوده است یا دو نوبت یا بیشتر، ولی همه این‌ها که عرض می‌کنم نوشته‌اند) یک بار مثل اینکه تحت تأثیر روحانیت علی قرار گرفت، گفت: آیا یک آدم شقی و جهنمی را تو می‌توانی نجات دهی؟ من بدبخت بودم که چنین کاری کردم؟و هم نوشته‌اند که یک بار که علی علیه السلام با او صحبت کرد، با علی با خشونت سخن گفت؛ گفت: علی! من آن شمشیر را که خریدم با خدای خودم پیمان بستم که با این شمشیر بدترین خلق خدا کشته شود، و همیشه از خدا خواستم و دعا کرد‌ه‌ام که خدا با این شمشیر بدترین خلق خودش را بکشد. فرمود: اتفاقاً این دعای تو مستجاب شده، چون خودت را باهمین شمشیر خواهند کشت... .

یا علی فدای تو... . فدای مظلومیت تو در میان کسانی که دم از اسلام می‌زدند و بر اسلام ضربه می‌زدند. همه در دل فریاد بزنیم و آقایمان را بخوانیم:

یا علی.... یا علی.... یا علی....

(متن سخنرانی بر گرفته از کتاب سیری در سیره ائمه اطهار علیهم السلام – فصل اول مشکلات علی علیه السلام)