مقدمه: از امیرالمؤمنین حضرت امام علی علیه صلوات الله نقل شده: هر که برای برادرش چاهی بکند خود در آن افتد و هر که پردهی حرمت دیگری را بدرد عیبهای درون خودش برملا میشود.
1. جدای همه اتفاقات حاشیهای و مصداق مرور زمان شدن این اتفاقات، ولی بگذارید این دو اتفاق را با هم مرور کنیم، بدون هیچ داوری. هر چند تکرار تاریخ بسیار بیشتر از اینهاست و مطمئناً موارد بسیار دیگری خواهید یافت. الف)اما به یاد بیاوریم ایام گرامیداشت معلم را. اتفاقی در آن روزها افتد که باعث شبه افکنی دشمنان مردم شد. و آن مورد محبت قرار گرفتن دکتر احمدینژاد توسط معلم بسیار پیر خود و بوسیدن دست پیرزن معلم از روی دستکش بود در راستای تکریم مقام معلم. چه غوغا سالاریهایی به پا نشد و چه فریادهای وا اسلامهایی که سر داده نشد. ب) مدتی بعد برای خاتمی در سفری تبلیغاتی به ایتالیا که منبع مالی و اهداف آن برایمان مشخص نشد، اتفاقاتی(!) افتاد که آبروی در درجه اول مسلمانان بعد ایرانیان و به خصوص روحانیت را برد. و آن دستدادن با چهار زن و دختر ایتالیائی. و نشستن تنگاتنگ در کنار خبرنگار نیمه عریان.
2. الف) از مدتی قبل و شاید هم از ابتدا تا کنون و شاید هم برای همیشه سخنان الهام سخنگوی دولت با توجه به سابقهای که در دفاع از دولت حزب اللهی داشت و دارد و به خاطر همسر فاطمه رجبی بودن، به زعم دشمنان مردم مورد تمسخر و دستاندازی بود. و مصاحبهای نبود که برای اینان و صد البته به زعم خودشان موردی برای به چالش کشیدن سوژهای در آن نباشد.ب) مدتی قبل مرعشی سخنگوی رسمی حزب هاشمی که سابقهای دیرنیه در نشان دادن عدم اعتقاد هرچند بسیار اندک خود به دین پیامبر خاتم را دارد (از آن نمونه سخن گفتن پیرامون عدم وجود نظام سیاسی و اقتصادی در اسلام و هزاران حرف دیگر که ناشی از مال حرامخواری است) در افاضاتی جدید فرمودند که انقلاب فرزند هاشمی است!!!
3. همیشه کسانی بودهاند که از دین خود برای دنیایشان مایه بگذارند. هیچگاه فراموش نمیکنم سفارش بزرگان را و داستانی که برایمان تعریف میکردند: عالمی که در آخر عمر با سالها عبادت و تحصیل علوم دینی هنگام مرگ و نفسهای آخر خدا را ناسزا میگفت و از بیعدالتی خدا سخن میگفت، چون همحجرهای و هممباحثهای او به مقام مرجعیت رسید و او مانند او نگشت. الف) یادش بخیر! داستان سخنرانی منتظری و حصر بیتش با همه حواشی از جمله ضدیت با رهبری و نظام و هاشمی جاسوس و هزاران اتفاقات در جنبش که افتاد. دنیا طلبی و به قول حضرت امام ساده لوحی، چه بر سر این پیر مفلوک آورد. ب) جدیداً برادران ضد انقلاب مورد جدیدی را به بازار آوردهاند و علم کردهاند که با فتواهای عجبی و خارق شرع و عقلش و صحبتهای که می کند، به نظر کیس(!) مناسبی میرسد. صانعی این روزها از زمانی که فتاوای خاص خود برای زنان و غیره را صادر کرد ( که روی برادران سنی و وهابی را در اینگونه حکم دادن سفید نموده) و گروهکهای نامشروع و ضد انقلاب را به رسمیت شناخت و دروغهایی بسیار سخیف را به امام امت نسبت داده، گویا توسط دشمنان مردم تبدیل به منتظری دوم شده. خب الحمدلله این برادران توسط این مراجع یواش یواش به دامن اسلام (نمیدانم صفت آمریکائی دارد یا نه!) برگردند. هرچند به نظر من منتظری با همه سادهلوحیاش اسباب مناسبتری برای خنده بود. خدا به امام زمان روحی فداه اجر جزیل بدهد با وجود افرادی که به اسم دین به جنگ با امام زمان و انقلاب و کشور منتسب به او میروند.
4. و آخرین مورد تشکر از برادر خاتمی (به کَسر را!) با افاضات جدیدی که فرمودهاند. به چند مورد برای تلطیف فضا! و خنده به مناسبت این ایام فرخنده و تفکر بیشتر! اشاره میکنیم: الف) اصل برای ما از ابتدا این بود که با هیچ رادیوی فارسی زبان خارجی مصاحبه نکنیم ولی وقتی همه منافذ را می بندند، چاره ای برای ما نمی ماند. ب) عملکرد دولت نهم به لحاظ اقتصادی، سیاست خارجی و امنیت ملی رو به قهقهرا بود. ج) خاتمی در پاسخ به پرسشی درباره طرح امنیت اجتماعی گفت: به نظر من این یک فاجعه برای نیروی انتظامی یک کشور است که نقاب بزند و متهمان را بازداشت کند. هدف از نقاب زدن چیست؟ آیا این خود بزرگترین تبلیغ عدم امنیت در کشور نیست؟ برخورد با مفاسد اجتماعی باید با کار کارشناسی و علمی انجام شود. د) و این هم گل سرسبد و منتخب سخنانش: احمدینژاد سطح ریاستجمهوری ایران را پایین آورد...
اطلاع رسانی
تبلیغاتآگهی صلواتی میپذیریم
441120بازدید | |||
^بالا^ |
|