سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   
 

از فید دنبال کنید

     | تفاوت ما با عرب‌ها! هر دو خائن داریم اما... |


در حال مرور اخبار بودم. دوباره این در ذهنم پیش آمد که بیچاره این عرب‌ها! در لبنان هنوز نتوانسته‌اند برای خودشان یک رئیس جمهور انتخاب کنند. از آن طرف آبهایشان را صهیونیست‌ها آلوده می‌کنند و از این طرف خودشان فضای سیاسی خودشان را. عده‌ای به راحتی به دامان دشمنشان یعنی آمریکا پناه برده‌اند و به راحتی از آن طرف حمایت می‌شوند اما انگار نه انگار. تحصن‌ها و میتینگ‌های چند صد هزار نفری چندین ماه قبل را به یاد بیاورید که اگر به نطرم مثلاً در ایران اتفاق افتاده بود، حتماً یا آمریکا برای نجات می‌آمد(!!!) یا حداقل رئیس جمهور عوض می‌شد(!!!) اما انگار نه انگار. آب هم از آب تکان نخورد. یعنی این همه هزینه و آدم مثل سیب زمینی به طور کلی بی‌خاصیت. یک عده از این طرف خودشان را به در و دیوار می‌زنند و برای مردم در تلاشند و می‌کوشند یک رئیس جمهور که حداقل خائن به مملکتشان نباشد روی کار بیاورند اما از آن طرف گروه 14 مارس و دار و دسته‌شان، راحت مجلس را تحریم می‌کنند و به راحتی با دشمنانشان دست یاری و دوستی می‌دهند، سلاح و مهمات و آموزش از دشمن می‌گیرند و این ملت عرب لبنانی سیب زمینی(!) انگار نه انگار، نه یک حرکتی و نه یک اعتراضی که این چه مملکتی است که صاحب ندارد و یک گروه اینقدر ضعیف حکمرانی می‌کند بر اکثریت. از طرفی هم بنده خدا حزب الله مجبور به سکوت برای حفظ حداقل آرامش است. واقعاً اوضاع این کشور خنده‌دار نیست؟ از آن طرف خنده‌دار تر اوضاع برادران فلسطینی است که به هر شکلی که شده یک حکومت درست و درمان آورده‌اند روی کار، آن وقت دوباره عده‌ای در اقلیت نه تنها به مخالفت با دولت مردمی می‌پردازند، بلکه عین آب خوردن می‌روند با دشمنانشان کنفرانس می‌گذارند و حیثیت تمام تلاش مردم و دشمنی‌شان برای نابودی اسرائیل و یا حداقل بازگشت به خانه را نادیده می‌گیرند. از یک طرف مردم هر روز کشته می‌شوند و از آن طرف محمود عباس و دار و دسته‌اش می‌شوند نماینده رسمی صهیونیست‌ها در بین مبارزان فلسطینی(!!!). واقعاً شگفت آور نیست از بین مردم عده‌ای باشند که این همه مشکلات را ببیند آن وقت بروند با دشمنشان همکاری بکنند. و اینگونه می‌شود که فلسطینی‌ها به جای اینکه اسلحه‌هایشان را به طرف غاصبان بگیرند یا به طرف همدیگر می‌گیرند یا تیر هوائی در تشیع جنازه شلیک می‌کنند. آیا این اوج حماقت و بی‌سر و سامانی برای یک ملت نیست؟ همه این‌ها بعلاوه خیلی چیزهای دیگر داشت در ذهنم مرور می‌شد که ناگهان ذهنم به طرف داخل خودمان معطوف شد. عده‌ای دارند کار می‌کنند و عده‌ای دیگر هررور سنگ اندازی و دروغ پراکنی می‌کنند. یادش بخیر نباد! مجلس ششم که بحث خروج از حاکمیت و استعفاهای آخر کار را مطرح کرد. یا برادران اصلاح طلب و غائله 18 تیر و باقی قضایا یا همین الآن بردن آبرو از مسلمان و ایرانیان در خارج یا دست دادن خاتمی به دختران و زنان یا هزاران افتضاحی که در زمان او رخ داد. فراموش نمی‌کنیم بی‌ارزش بودن دین و عالمان دینی نزد خاتمی، وقتی که هزاران طلبه و عالم دینی دز قم در اعتراض به سیاست‌های فرهنگی و غیره دولت افساد طلب خاتمی تحصنی در فیضیه برگزار کردند اما ککش نگزید ولی برای کوچکترین جرمی که دوستانش می ‌کردند یا به زندان می‌رفتند گروه تحقیق و تفحص راه می‌انداخت به شکلی که در اواخر ریاست جمهوری ، آنقدر شمار این گروه‌های تحقیق و تفحص بالا رفته بود که تبدیل به یک جک شده بود. یا اکنون او که طرفدارانش و خودش تمام تلاششان را برای مطرح کردن او انجام می‌دهند در حالی که به شکل خنده‌داری از تمام مسئولیت‌های نظام بعد از اتمام ریاست جمهوری استعفا داده بود. یا همین برادر کروبی که دیگر نیاز به معرفی ندارند! از قلم زدن ضد انقلاب در روزنامه‌اش تا خود درگیر‌های فراوان تا اکنون که از هم حزبی‌های درون دل بریده و برای مطرح کردن بیشتر خود با کمونیست‌های چینی دست می‌دهد و دل می‌دهد و قلوه می‌گیرد. به راستی با این همه نیروهای فعال دشمنانه بر علیه ملت چه می‌شود که مثل لبنان یا فلسطین نشده؟ خیلی از فاکتورها و آدم‌های آنجا را در همین جا هر چند به شکل دیگر داریم. پریدن در آغوش دشمن به خصوص در بین دوستان خاتمی در حزب مشارکت یا استفاده از بیگانه دوست‌ها در دستگاه کروبی، عیان است و چه حاجت به بیان است؟

فقط یک تفاوت اساسی. ما آقا داریم. ولایت فقیه داریم. به یاد بیاوریم این سخن آقا را که نقل به مضمون فرمودند که عده‌ای فکر می‌کنند این کشور همینطوری و بدون مدیریت اداره می‌شود، نه اینطور نیست. ولایت فقیه کشور را تا به اینجا رسانده و اینطور که عده‌ای تصور می‌کنند کشور به شکل غیر عادی و بدون فکر و مدیریت و خاص به پیش می‌رود، نیست. به راستی اگر یک بزرگتر که از طرف امام زمان هرچند به شکل عام منصوب باشد بالای سر جماعتی نباشد، یا نتیجه‌اش کفر است یا آنچه مثلاً در این دو کشور رخ داده و چه بسا بدتر... .

افلا تعقلون؟


| 86/9/21 | نظر شما برای این مطلب () | مهدی سعیدی |


می‌گوئیم

دوست دارم در گام آخرم او را ببینم، در خون خود بغلتم و در راهت جان خویش را فدا کنم...

...منتخب‌ها...


جستجو در آنچه گذشت
جستجو در سایر
یاران فانی
رجا نیوز
چهره بگشا ای نور مطلق...
خاک (محمد آل حبیب)
کجائید ای شهیدان خدائی
آیه‏های عشق...
تکلیف الهی
کبوترانه
پیام دل
خبرنگار فارس (حامدطالبی)
حریم یاس
سخنان مهجور حضرت روح الله
کجایید ای شهیدان خدایی
فدایی سید علی
جامعه سیاسی
هیئت مجازی علی جان
رهسپاریم با ولایت تا شهادت
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد
راز و نیاز با خدا
یک استکان چائی داغ
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
مهر و وفا (محمد حیدری)
صور اسرافیل
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ...
حامی
از الف (بچه بسیجی)
جاکفشی (یک بچه بسیجی هیئتی)
رفیق گام آخر (تلخند سیاسی)
بالی برای پرواز (محمد حیدری-2)
احمدی نژاد FANS
یوسف
متیوپات...یک... دانشجو
شهسوار دل
وبلاگ بسیج basij
بوریا
جلوه گاه دنیای آبی

اطلاع رسانی

به گوگل ریدرتان اضافه کنید

تبلیغات هیئت مجازی علی جان

طرح هجرت از بلاگفا

آگهی صلواتی می‌پذیریم

نسخه گام آخر در ورد پرس

          441447بازدید
^بالا^