مقدمه: قرار است اعتقاد داشته باشی این آخرین است. و نیز چه اشکالی می‌تواند داشته باشد که با آخرین کلامت بر لب مومنان لبخندی بنشانی و هجو دشمنان خدا بکنی؟ و شاید هم انتقاد از دوستانِ [....]

آن نادره جاسوس، آن دارای محفل سوروس، آن سیده نسوان فضول، آن ملکه جناب شائول، آن سیاستمدار اسرائیل، آن اعترافاتش دارای قال و قیل، آن پرورده آغوش صهیونیست، آن از کبار مشایخ دورانی که کسی به کسی نیست، آن صاحب عنوان در ویلسون، آن گرفته از آمریکا حقوق پر و پیمون، آن بازیگر سریال به اسم دموکراسی، حاج خانوم هاله اسفندیاری (لعنت الله علیها و علی کل جاسوس) که گویند در چند ماهی ماضی راپورتش درآمده از کیهان و پاسبانان اطلاعات او را به بند کردند. از جمله نوادر تابلو در عرصه جاسوسی در ایران که چون بر صفحه نیرنگ باز جعبه جادویی برآمد و آنچه که نباید می‌گفت، گفت؛ آه و فغان از دوستان و هم پیالگی‌های داخلی و خارجی‌اش برآمد که خارجه‌ها بر عالمه و فاضله بودنش اشارت نمودند و اطرافیان داخلی‌اش فریاد از هر جایشان که توانش بود برآوردند که: شما با این برنامه‌ی مسلسل (سریال) آبروی ما را بر باد فنا داده و خواهان کرسی در مجلس و انتخابات فی کل یوم هستید.
چون مدتی در زندان سپری می‌کرد و خبری از او همی به میان خلق الله نبود، به نقل می‌آمد که چوب در پاچه و انگشت در چشم، این ایادی استکبار در حال دیدن عاقبت دشمنی با ملت پارس است. اما به ناگاه همه فعلی عجیب از زندانبان ارض مبارک اوین دیدند که به سبب آن به گزیدن پشت دست و شاخ درآوردن و باقی قضایای مربوطه پراختند که: چه عجب از این دستگاه قضا و صد عجب بر این تدبیر و این همه هیاهو که چه بود آن همه معظّم کردن خبطشان و چه است این جفتک و چارگوش زدنشان در هوای آزادی آن با وثیقه‌ای سیصدمیلیونی؟ بلی، چون عاقلان خلق و صاحبان اندیشه این چنین دیدند لب برگزیدند و از تعجب به محنت دچار آمدند که چه می‌شود این دستگاه پر هیایوی قضا را؟ آری این بانوی پر آوازه که در نقل آمده لیستش در سر هفته برای خوردنی به طبع آراسته و غلامان و چاکران دربار قضا به خدمت و آستان بوسی‌اش مشغول و چون طبع لطیف جاسوسی اجازت خوردن گوشت قرمز (که مربوط به خلق دارای صفات خشن و نامردانه است) به او نمی‌دهد. و گویند این قال را در سر ارض موعودِ هر مرد و زن خلاف برای رسیدن به آسایش، یعنی زندان مبارک اوین گفته آمده. و نیز به این نکته بسنده ننموده و بر اهل مصاحبه تقریر داشته که اخوات و برادران گرام آنچنان به او محبت و عشق ورزی نموده‌اند که به تحقیق یاد ایام سحوری‌اش در ابتدای زندگی مشترک آمده و کمتر از حاج خانوم بر زبانشان نیامده و هماره بر نشیمنگاهی نرم همچو پر قو از او استنتاق نموده‌اند. باشد تا کور شود هر آنکس که نتواند دید که با جاسوسی و انقلاب مخملی هم می‌توان در بین خلایق معروف شد و هم خوش گذراند و هم پوز اسلام و اسلامیان را زد. خداوند باریتعالی خوشنود نماید آنکه را با آزادی‌اش باعث خوشنودی اربابانش یعنی کشورهای دوست و برادر بعد از این یعنی آمریکا و اسرائیل را.